۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

حضور سبز

خسته ولي با انگيزه از كوه بالا مي رود ،ديگر روزگار به او آموخته كه زندگي ديگر آن بازي بچگي ها نيست كه همه چيز به زيباترين و قشنگ ترين وجه ممكن ختم به خير شود ،ديگر زندگي به او آموخته كه روياها روزنه ي كوچكي براي زيستن است و انگيزه تنها سرمايه ي زندگي !
انگيزه اش براي به دست آوردنش زياد است او ديگر در مشت مرد است ولي راه آن قدر طولاني است كه نمي داند چطور سال ها نبود آن را تحمل كند ،گاهي صداهاي شادمانه به گوشش مي خورد و او از شادي ديگران ناراحت مي شود ،مادرش در تمام آن سال ها كوشيده بود كه او بد دل بار نيايد اما اين ناراحتي از سر بد دلي او نبود ،اين ناراحتي براي خودش بود و حسرت جاي خالي حضور آن در آن زندگي .....
آن روز بايد مي رفت و روحش را تازه مي كرد ،كوه جاي خلوت زندگي اش بود و جايي براي دور شدن از حسرت هاي زندگي ،اما از كوه بالا نمي رفت او داشت باز مي گشت چرا كه مي دانست انگيزه اش براي بودن نبود او نيست حضور معجزه اي زيباتر ي است كه وجودش لطافت بهار است ،ترنم باران روي لب هاي مرده ي زندگي و جاي پر حضور به جاي آن همه حسرت هاي سنگي است
سال ها مي گذرد و او كوه را ترك كرده است ،پله هم را ترك كرده است ،چون مدت هاست كه ديگر پاهايش او را در اين جاده ي صعب العبور زندگي ترك گفته است ،اما او كماكان از كوه سخت دشواري ها بالا مي رود نه با پا با نگاه سبز تو ،و با خيالي كه مي پنداشتيم كه ديگر حسرت شده ست و با حضور ناگهاني و شايد كمي بي موقع يك انگيزه كوچك كه روزي بزرگترين روياي ما بود
نازنين مادر شدنت مبارك
پي نوشت :1-مي خوام يه وبلاگ جديد تو همين سري صفحات بلاگر بسازم كه در اون داستان هاي كوتاه بنويسم ،البته شايد كمي هم بلند ،در مورد بعضي حوادث زندگي خودم يا ديگران يا كمي هم تخيلات ببينم تا چه حد تخيلاتم بالا مي ره ،نظرتون رو راجع به اين وبلاگ دوست دارم بدونم
2-از تبريك هاي صميمانه شما متشكرم
3-يك سوال كليشه اي اما مهم ،نقش رسانه هاي مجازي در پيشرفت فرهنگي يك جامعه از نظر شما چي مي تونه باشه ؟

۲۳ نظر:

  1. به داشته هات فکر کن
    چیزهایی داری که خیلی ها از داشتنشون محرومن
    مهمتر از همه نازنین!
    عشق!
    اون انگیزه کوچولو
    راستی اون ÷سر زاهدانی رو یادت نره!

    پاسخحذف
  2. امین پدر شدنت مبارک! خوب باید به خودتونم تبریک می گفتید دیگه خوب!

    پاسخحذف
  3. آقای دکتر پدر شدن شما و مادر شدن نازنین جون در چنین زمانی حتما پیامی داره. اینقدر در مورد زمانش ناشکری نکنید. من از عاقبت این ناشکری های شا می ترسم.

    دلم می خواهد آن وبلاگ را بخوانم. جالب می شود احتمالا.

    پاسخحذف
  4. مبااااااااااااااااااااااااركه

    پاسخحذف
  5. من فکر کنم این وبلاگ دوم شما هستش دیگه مگه نه ؟ اولی سیاسی بود . تجربه می گه که راه بردن چند تا وبلاگ به صورت موازی ممکن نیست مگه این که نویسنده خیلی براش وقت بذاره . چون وبلاگ برای این که خواننده هاش رو حفظ کنه باید مرتب به روز بشه ، اگه تاخیر داشته باشه و هر از گاهی آپ بشه ، خواننده از دست می ده و مخاطب هاش کم می شن . اون سیاسیه که دیگه فعال نیست پس اگه اون داستانیه رو هم اضافه کنید می شه دو تا . دو تا رو می شه یه کاریش کرد . فقط قضیه اینه که اگه می خواید چند سالی داستان نویسی رو ادامه بدید که خب می ارزه یه وبلاگ جدید راه بندازید اما اگه در حد چند تا پست هست می شه تو همین وبلاگ دسته بندیشون کرد و یه قسمت از همین جا باشه . اگر قرار باشه مثلا اون وبلاگ دو هفته یک بار یا مثلا ماهی یک بار آپ بشه ، دیگه ویزیتورهاش کم می شن و وقتی بیننده کم باشه دیگه وبلاگر هم انگیزه ی نوشتن نداره و این نداشتن انگیزه و مخاطب محدود هی همدیگرو تشدید می کنن تا می رسه به جایی که وبلاگ بسته می شه ! من پیشنهاد می کنم که اول چند تا پست برای خودتون بنویسید اگر خوشتون اومد و دیدید قصد ادامه دارید وبلاگش کنید ( چون به هر حال با یه پست هم نباید هیچ وقت وبلاگ رو نمایش داد ). از یه طرف خوب نیست که یه نویسنده چند تا وبلاگ جدا جدا داشته باشه ، منظورم اینه که یه جوری باید اینها به هم لینک بشن . مثلا هر وقت بقیه ی وبلاگ هاتون به روز می شن ، توی وبلاگ اصلیتون که اینجا باشه ، قابل رویت باشه . که همه به اینجا سر بزنن ، اگر دیدن اونها به روز شدن ، به اونها هم سر بزنن . که خب با اسم پست و چند خط اول اگه باشه بهتر هست . برای این کارها هم باید سایت داشته باشید دیگه . که اگه دیدید در آینده قصدتون برای ادامه جدی بود سایت بزنید . ولی کلا راه بردن موازی وبلاگ ها سخته وگرنه ما که از نوشته های شما به شدت استقبال می کنیم !

    نقش رسانه های مجازی بسیار زیاده ، خیلی زیاد . مخصوصا توی فضاهای بسته مثل کشور ما . من خودم از بچگی خیلی چیزها رو دوست داشتم بخونم مخصوصا مسایل سیاسی که چون همچین کتابهایی اصلا اصلا نبود ، همش باید کتابهای قدیمی مامان و بابام رو می خوندم . اما از وقتی اینترنت اومد تو ایران ، من خودم رو خفه کردم تا همین الان . مصرف اینترنتم خیلی بالاست و خیلی چیزها یاد گرفتم . محیط اینترنت باعث شد چیزهایی بدونم که اگه وارد دنیای مجازی نمی شدم امکان نداشت بفهمم . دقیقا توی مقایسه با دوستهایی که اهل اینترنت نیستن مشخصه . مخصوصا وبلاگ خون های حرفه ایی . اون موقع ها ، حسین /در/خشا/ن ( فیلتر نشی ) که وبلاگ زد و بعدش هم نسل اول وبلاگ های فارسی که به زور به 30 تا هم نمی رسیدن ، خیلی خوب می نوشتن و پر بار . من هم اون موقع خیلی کم سن بودم و چیزهایی که می نوشتن واقعا برام عین گنج بود چون خیلی دید بازی بهم می داد . ازاون مهمتر تبادل نظر هست ، همین امکان نظر دهی که برای همه امکان پذیره و این که می شه نظرات همه رو خوند ، آدم های مختلف از شهرهای مختلف .توی زندگی واقعی شاید هر کودوم از ما فقط با یه قشر خاص برخورد داشته باشیم اما اینترنت جهانیه. راحت می شه با همه ی مردم دنیا تبادل اطلاعات کرد و از او مهمتر خیلی سریع و با هزینه ی کم در مورد عقاید همدیگه نظر داد . واقعا اگه دنیای مجازی نبود ، سرعت پیشرفت تو همه ی زمینه ها چشمگیر کم می شد . حالا یه ضرر هایی هم داره هاااا اما نه اندازه ی سودی که داره ، خیلی کمتر . خلاصه عاشق دنیای مجازی هستم ، اگه یه روز نتونم کانکت بشم ، همچین کلافه و عصبی می شم که اصلا نمی شه تحملم کرد . یکی از عیب هاش همین اعتیادش هست !!! یه خوبی که داره اینه که بر عکس دنیای حقیقی ، معمولا شخصیت واقعیمون رو نمایش می دیم ، بعد از یه مدت می فهمیم که می شه خودمون باشیم و خیلی ادا در نیاریم . توی دنیای مجازی نیازی به خود سانسوری نیست . راحت می شه هر چی فکر می کنیم بگیم . برای همین هم معمولا وبلاگرها از اسم مستعار استفاده می کنن ، برای همین عجیبه که شما چرا استفاده نمی کنید ؟!شاید شما کلا عادت به خود سانسوری ندارید حتی در دنیای حقیقی . انقدر امنیتش از دنیای حقیقی بیشتره که اصلا به نظر من اگه همه ی مردم به اینترنت دسترسی داشتن باید همه ی نظرسنجی ها و آمارگیری ها رو اینترنتی انجام می دادن. در کل بزرگترین حسنش اینه که به جز خبرهای خبرگزاری فارس می شه خبرهای دیگه رو هم خوند !!! ((:

    این بار اگه باز نظر بقیه رو خواستید ، بگید همه نظر بدن به جز مهسا که خیلی حرف می زنه و آدم رو از طرح سول پشیمون می کنه ! ((:

    پاسخحذف
  6. سلام اقای دکتر با عرض شرمندگی من خواننده خاموش وبلاگ شما هستم ولی امروز با دیدن خبر پدرشدنتون نتونستم بدون نظر ازینجا برم خیلی خیلی خوشحال شدم ایشالا که با اومدنش زندگی وعشق جاودانه تون رو سبزتر از قبل کنه .از طرف من به نازنین خانم هم تبریک بگید ایشالا همیشه موفق باشید وسلامت

    پاسخحذف
  7. سلام بر امين خان گل دوست عزيز و بسيار گرامي .
    اميدوارم اين موجود در حال تكامل با خودش بهترينها را به زندگيتون بياره
    شادي تا روز افزون
    وبلاگ عوض نكن همينجا هرچي ميخواي بنويس
    لذت بردن از اونچه كه داري را فراموش نكن بخصوص نفس كشيدن
    به همه با صداي بلند سلام كنيد

    پاسخحذف
  8. دکتر جان شما چطور اینهمه سال می تونستین بچه دار شین اما متوجه نشده بودین؟ یعنی هیچ سعی نکرده بودین؟ آدم اگه آرزویی داشته باشه در جهتش همه تلاششو می کنه. نکنه این یه داستانه که شما داری اینجا می نویسی؟

    پاسخحذف
  9. من وبلاگ شما رو خیلی دوست دارم ولی تقریبا جز خوانندگان خاموشم
    پدرشدن شما و مادر شدن نازنین خانوم رو بهتون تبریک میگم

    پاسخحذف
  10. مبارکها باشه. من کلی ذوق کردم . عشقتون بهم خیلی زیباست . اومدن میوه عشقتون زیباتر . پاینده باشید.

    پاسخحذف
  11. مبارکه نمیدونید چه قدر خوشحال شدم>:D<
    امیدوارم همیشه شاد باشید:)

    پاسخحذف
  12. سلام آقای بابا . خوشحالم ... خیلی خوشحالم ... مبارکه ... به نازنین عزیز هم مامان شدنش رو از طرف ما تبریک بگید .... چه اتفاق خوبی ... باباامین ، بگذار نی نی کوچولوت بیاد همین که یک نگاه عمیق و خیره به چشم هات می ندازه تا ابد عاشقش می شی ... عاشق این حجم کوچیک عشق ... عاشق دست و پاهای کوچولوش .... خیلی خوشحال شدم ... با آرزوی بهترین ها برای شما دوتا عزیز نه سه تا عزیز دیگه از این به بعد .....

    پاسخحذف
  13. سلام دوستم
    مباركه. خدا رو شكر. به نظرم يه وبلاگ براي ني ني گولو بزنيد.

    پاسخحذف
  14. تبریک ، تبریک ، تبریک
    من تازه مادر شدم . روزهای خوبی در پیش دارید.
    خواهید دید که بزرگترین انگیزه زندگی‌تون رو پیدا کردید.

    پاسخحذف
  15. khosh eb haletoon.ma 1 sale darim talash mikonim ama nashode.baraye ma ham doa konid

    پاسخحذف
  16. وايييي.... اصلاً نميتونم بگم چقدر از پدر شدنتون خوشحال شدم! همين الان اشك تو چشام جمع شده!!! خيلي نامرديد اگه بهمون سور نديد!اينو جديِ جدي گفتما!فكر نكنيد تعارف و اين چيزاست. اين همه آدم كلي ذوق كردن از اين خبر، اونوقت يه سور ناقابل نميخواين بديد؟؟؟!!!
    البته بايد اينم اضافه كنم با اينكه هميشه طرف نازنين جون بودم اين بار شديداً با شما در مورد دختر شدن اين ني ني خوشگل (حتماً خوشگله ديگه چون مامان باباش كه خوشگلن!) موافقم. من خيلي دختر كوچولو دوست دارم.
    امين خان بذار اين ني‌ني‌تون بياد اينقدر بهت خوش ميگذره و اينقدر خودتو خوشبخت حس ميكني كه ديگه پا ما يادت ميره!!!! امين همه‌ي اين اتفاقاتي كه تو اين مدت براتون افتاده واست هيچ معنايي نداره؟! ببين من نميخوام كاراي خدا رو واست معني كنم ولي حداقلش اينه كه خدا اين چند وقت بدجوري حواسش پيش شماست!!! اونقدر سرش گرم شماست كه ديگه بقيه‌ي ايرانيا رو فراموش كرده:)))
    خيلي مواظب نازنين جون باش. يادگيري آشپزي رم ادامه بده كه فكر كنم تا به دنيا اومدن ني‌ني خيلي كاراي ديگه رو هم بايد انجام بدي! ببين قدر عافيت ندونستي خدا گذاشت تو كاست!!! اگه همون ظرف شستن و آشپزي گاهي به گداري رو بدون غر زدن انجام ميدادي كارت به اينجاها و اونجاها (چند ماه ديگه ميفهمي كجاها...) نميرسيد.
    ببخشيد اينقدر طولاني شد. اين كامنتو واسه دو تا پست آخر حساب كن!
    در مورد رسانه‌هاي مجازي هم ايضاً همه‌ي حرفاي مهسا ماندگاريان با اين تفاوت كه با اعتباد به نت شديداً شديداً مخالفم. كلاً از اعتياد به هر چيزي حالم به هم ميخوره! حالا چه سريال تلويزيون، چه اخبار 60 دقيقه (خدا بيامورزدش، ما هم به دليل الطاف پارازيتها ديگه نداريم! ولي از صدقه سر همين رسانه‌هاي مجازي از اينترنت هم بي‌بي‌سي و هم وي‌او‌اي رو ميبينيم!!!)، چه برنامه‌ نود يا هر چيز ديگه!
    نتيجه‌گيري: رسانه‌هاي مجازي نقش خيلي خيلي زيادي در بالا بردن فرهنگ دارن و خيلي خوبن تا جايي كه سبب اعتياد نشن!!!!

    پاسخحذف
  17. سلام
    آخرش جواب سوال منو ندادين و پدر شدين
    نازنين جان مادر شدنت مبارك
    انشالله يه روز براي من و همسرم!

    پاسخحذف
  18. دکتر داریم نگران می شیم دوباره هاااا . خوبید شما ها ؟؟؟

    پاسخحذف
  19. سيد امين احمدي پور۲۶ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۵۷

    مي خوام آپ كنم به خدا ولي نمي دونم چرا بلاگر از كار افتاده دو روزه دارم زور خودمو مي زنم ولي نمي تونم برم توش در ضمن اينترنتم دايل آپه و سرعتش در حال حاضر 38 !!!!!!!!نمي دونم چند وقت طول بكشه درست شه ولي حالم خوبه مرسي از الطاف همه

    پاسخحذف
  20. لیلا مامان مارتیا۲۶ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۳۶

    حضور نسیم زندگیتون مبارک
    پدر و مادر نمونه ای خواهید بود با این همه عشق که به هم دارید عاشقش خواهید شد

    پاسخحذف
  21. خب خدا رو شکر که خوبید ، از بس شما حادثه خیز هستید آدم همش نگران می شه . کلا اینترنت چند روز هست که مشکل داره . من هم مشکل دارم باهاش .

    پاسخحذف
  22. سلام
    چه قد زود زود آپ مي كنيد
    يه ماه نبودمااااااااااا
    2 ماه طول مي كشه پستاي قبليو بخوم

    پاسخحذف
  23. سلام خوبی ان شا الله ؟ بازم این اتفاق زیبا رو بهتون تبریک میگم . راستی آقای دکتر اگر ما بخواییم نظر خصوصی برای شما یا نازنین خانم بگذاریم باید چه کنیم؟ راستش رو بخوای بیشتر با نازنین جون کار دارم . میشه راهنماییم کنی.

    پاسخحذف