۱۳۸۸ مهر ۲۸, سه‌شنبه

چگونه اساتيد را دو ،سه بار دور بزنيم (ويژه سال صفري ها )

جلسه اول :
استاد :مي خوام بگم رابطه ي من با شما مثل پدر و پسر ميمونه يعني من پدر شمام شما پسر منيد يعني شما پسر منيد من پدر شمام اين يعني من اگه يه چيزي به شما ميگم نبايد ناراحت شيد چون من پدر شمام شما پسر منيد يا شما اگه جووني ميكنين سر كلاس من يه حرفي مي زنيد من نبايد چيزي بگم چون شما پسر منيد من پدر شمام خلاصه اين كه من پدر شمام شما پسر من !!!
45 دقيقه بعد :در باز ميشود و يك گروه سال صفري ديگر به كلاس اضافه مي شود
استاد :شما نبوديد داشتم به دوستاتون ميگفتم كه رابطه ي ما مثل .............
و اين بود يك كلاس از سري كلاس هاي پر بار تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي كه آن زمان ها در دانشگاه تهران به صورت جداگانه براي خواهران و برادران ارائه مي گرديد اما جلسات بعد :
استاد مي خواهند همان اول ساعت حضور و غياب را انجام دهند ،حضور و غياب كه انجام مي شود بچه ها از رديف آخر از در پشتي خارج مي شوند و همان يك عده دوستان بسيجي و اين حرفا سر منبر آقاي پدر مي مانند خوب البته استاد نبايد ناراحت شوند چون ايشان پدر ماست و ما پسر او
چند جلسه بعد استاد تصميم مي گيرند كه زين پس در آخر كلاس حضورو غياب بفرمايند :
15 دقيقه ي آخر كلاس بچه ها رديفي از در پشتي وارد كلاس مي شوند و با كمال پر رويي كه در يك پسر وجود دارد چشم در چشم پدار خود مي گويند حاضر (همان بله )
چند جلسه بعد استاد تصميم مي گيرد مشت محكمي بكوبد بر دهان استكبار و وسط كلاس حضور و غياب كند كه يكي از دوستان سال صفري كه برايش بيوئ شيمي و تاريخ تفاوتي نمي كند مي پرد از كلاس بيرون و توي راهرو داد ميزند استاد فلاني مي خواهد حضور و غياب كند و فرزندان عزيز همه ميروند سر كلاس و بعد از حضور و غياب دوباره از كلاس جيم مي شوند !!!!!!!اينو نوشتم چون مي دونم سال صفري زياد داريم تو وبلاگ !!!!!
اوضاع ما هم بد نيست نيمچه گردني داريم كه كمي زياد همه ش درد مي كند و نازنين كه يه كمي بد حال است كه طبيعيه !!!!فعلا اتفاق جديدي نيفتاده
پي نوشت :اونايي كه مي خوان براي ما نظر خصوصي بذارن مي تونن به آدرس زير بفرستن
2-چيزي ندارم كه بگم
3-واقعا كه كامنت گذاريتون در حد تيم مليه اين طوري نه تنها وبلاگ جديد نمي نويسم بلكه به اين نتيجه رسيدم كه كلا درشو تخته كنم !!!!!!!!!!
salma.solh@gmail.com

۱۶ نظر:

  1. دم پسران ببخشید شاگردان اون کلاس گرم! ما هم این روزا رو گذروندیم! به نازنینت برس و هواشو داشته باش

    پاسخحذف
  2. البته بگم استاد ما احساس نمی کرد پدرمونه! ما هم احساس فرزندی نداشتیم چون جای پدر جد بزرگوارمون بود!!!

    پاسخحذف
  3. خب اطلاعاتتون قدیمیه آقای دکتر . زمان ما دیگه استادها زبل شده بودن ! یه بار اول کلاس حضور غیاب یه بار آخر کلاس ! وسط کلاس هم هی روی لیست نگاه می کنن و می گن مثلا خانوم فلانی ، تایید می فرمایید ؟؟؟ ((: ما هم که می دیدیم یه بار باید اول کلاس حضور به هم برسونیم یه بار آخر کلاس ، به این نتیجه رسیدیم که این دو ساعت هم سر کلاس بخوابیم که هی نخوایم بریم بیرون و برگردیم سر کلاس و بد خواب بشیم ((: کلا دروس عومی برای استراحته ، بریم بیرون که خواب از سرمون می پره ! همون سر کلاس بهتره ، لالایی هم داره !

    پاسخحذف
  4. چی شد راستی ؟؟؟ وبلاگ جدید می زنید یا نه ؟

    پاسخحذف
  5. فعلا دارم رو موضوعش فكر مي كنم چند تا ايده دارم براش

    پاسخحذف
  6. نمي نويسم ديگه هي بياين بپرسين زندم يا مرده حالبا هي كامنت نذارين

    پاسخحذف
  7. سلام امين خان خوبه شما اگه حالت بده كسي حالتو مي پرسه من چي بگم ؟چند روزه دارم با همه دعوا ميكنم ودارم به بن بست مي رسم فكركنم اگه به اين روند ادامه بدم همه چي رو از دست بدم .حتي احساس ادمهاي دور و برم رو .فكر كنم من هميشه بايد موقعيت هامو از دست بدم . فقط ميدونم تا حد جنون دارم پيش ميرم برام دعا كنيد .ببخشيد بايد با يكي دردو دل مي كردم و دلم خواست با شما بحرفم.به هر حال مرسي كه خوندين حرفمو.

    پاسخحذف
  8. لیلا مامان مارتیا۲۸ مهر ۱۳۸۸ ساعت ۲۲:۱۲

    یاد اون روزهای قشنگ دانشجویی به خیر
    این روزها هر چند خودتون خوب میدونید اما چون یک مادرم میگم بیشتر هوای نازنین رو داشته باشید

    پاسخحذف
  9. سلام
    دکتر هر رفتی آمدی دارد
    اگه به وبلاگ بچه ها سر بزنی و کامنت بذاری اونها هم همین کارو می کنن وگرنه اونها هم کامنت نمی ذارن.
    موفق و ساااالم باشید.

    پاسخحذف
  10. سلام بر امين خان گل دوست عزيز و بسيار گرامي .
    خوشحالم كه حالتون خوبه
    ايشاالله خوش خبر باشي ننه قربان
    خوشبختانه نه دانشجو شدم نه سوسول
    ولي دلم برا اونا ميسوزه كه هم دانشجو شدن هم سوسول هم فارغ التحصيل و هم دوباره دانشجوي تخصص و .....
    لذت بردن از اونچه كه داري را فراموش نكن بخصوص نفس كشيدن
    به همه با صداي بلند سلام كنيد

    پاسخحذف
  11. سلام
    می شه از نازنین جون بپرسین دکتر "پریسا مقتدایی متخصص زنان" رو می شناسن یا نه؟توی بیمارستان لال هم کار می کنه

    پاسخحذف
  12. سلام . ممنون از راهنماییتون. راستی آپ کردم تونستی سری بزن.

    پاسخحذف
  13. ای بابا ، دکتر جان ، من که رسما خودم رو خفه کردم از بس برای شما کامنت گذاشتم . دروغ می گم ؟؟؟ حال مامان خانم چطوره ؟ کسی که بابا می شه باید دیگه درد خودش رو یادش بره ، والله . از حال و احوال نازنین هم بنویسید لطفا ....

    پاسخحذف
  14. برای دل خودت بنویس . انقدر منتظر کامنت نباش . من همیشه اینجا رو می‌خونم ولی همیشه کامنت نمی‌زارم .
    خیلی نوشته‌هاتو دوست دارم . همیشه بنویس.

    پاسخحذف
  15. kheili bahal neveshte bodid.kolli khandidam
    khateratam zende shodan.
    havaye Nazanin khanum ro kheili dahste bashin
    Nushin

    پاسخحذف