۱۳۸۸ مرداد ۲۲, پنجشنبه

هواي حوصله ابري است

امروز از پشت شيشه به خوشبختي خودم نگاه مي كنم قلبم پر از حسرت زندگي است وپايم فلج براي رسيدن به زندگي نازنين
با ديدن باغ كودكي هايم به سوي آن زمان سادگي مي روم به ديدار حسرت هايم به ديدار گل هايي كه براي چيدنش از خانم جان كتك مي خوردم به ديدار مادرم كه هنوز گرد پيري بر چهره اش نپاشيده بودند كاش رد اندوه از چهره ي مادر پاك مي شد نازنين
به ديدن آرزوي با پدر پارك رفتن و تاب بازي كردن مي داني چرا اولين چيزي كه براي باغمان خريدم تاب بود ؟چون پر از حسرت كودكي ها بود اگر مي شد سرسره هم مي خريدم اگر مي شد براي بچگي هايم هم پدر مي خريدم براي مادرم كمي بخت سفيد مي خريدم براي خودم يك عنوان پدر بودن مي خريدم براي تو چه مي خريدم؟تو كه قلبت از عشق متبلور است دوست داشتني من ! براي تو يك امين ديگر مي خريدم يك امين كه كاري جز نوشتن و دوست داشتن هم بلد باشد برايت كمي هم آسودگي مي خريدم اگر ميشد اين ها را هم شادمانانه مثل تاب خريد حتما مي خريدم
اما خوشبختي من به نداشته هايم هرگز نبوده ونيست خوشبختي ام به باغ كوچكمان است كه تابستان ها پر مي شود از انگور و توت و گيلاس به باغچه قشنگمان كه غنچه هايش به اميد هديه شدن به تو لبخند مي زنند خوشبختي ام به لطافت حضور توست گاهي هم چشمان نمناكت
خوشبختي من .عزيز من .هميشه عزيز من
نازنين
امروز چقدر هواي حوصله ام ابري است

۳ نظر:

  1. خب همیشه همه ی چیزهایی رو که می خوایم نداریم یه جا ، شاید با خودمون فکر کنیم " خب کاش این رو نداشتم ، به جاش اون رو داشتم " شدت و ضعف هم داره اما آخر آخرش همه یه چیزهایی نداریم که دوست داشتیم داشته باشیم . من خیلی وقت ها حسرت یه چیزی که خیلی دوست داشتم داشته باشم و اساسی هم استحقاقش رو داشتم و اگه داشتمش هیچی از این دنیا کم نمی اومد ، اما خب ندارمش دیگه ! از این شعارها که باید به چیزهایی که داریم فکر کنیم و نیمه ی پر و ... بدم می آد ، یعنی خب همیشه شدنی نیست ، ولی با فکر کردن به چیزهایی که نداریم فقط زمان حالمون رو خراب و غمگین می کنیم ولی می دونم که نمی شه همیشه هم بهش فکر نکرد ، آدم گاهی یادش می آد دیگه ، چاره ای هم نیست . خوشحالم که توی زندگیت خوشبختی هم داره ، اون هم از اون نوع خوشبختی ها که حس می شن و می دونی که خوشبختی هست اسمش !

    پاسخحذف
  2. من عاشق اين هواي جان بخشم
    ديوانه اين بهار و پاييزم
    تا مرگ نيامدست برخيزم
    در دامن زندگي بياويزم

    پاسخحذف
  3. نازنین خانم: ما هم زن هستیم دیگه نمی یایم اینجا... آخه ادم حسودیش می شه...(ماچ...)

    پاسخحذف