۱۳۸۸ مرداد ۱۸, یکشنبه

فصل جديد

يك ماه ونيم از اون اتفاق گذشت روز ها يك مسير تكراري داشتن يك مسير هميشگي صبح ها من از جام پا نمي شدم وبا دادو بيداد وغرغر نمي ذاشتم نازنين دست بهم بزنه هر چند مي دونستم دستشويي رفتن و حمام كردن بدون كمك اون محاله بعدش تراژدي صبحانه خوردن بعدشم نازنين در حاليكه ناراحت ونگران بود مي رفت بيمارستان براي ناهار بر مي گشت خونه اون موقع حالم بهتر بود بعد از ظهر ها هم مي رفت مطب شب كه براي شام بر مي گشت ديگه خبري از نق و نوق نبود نازنين بهم مي گفت مثل ماهي شدم چون ماهي هم حافظه كوتاه مدت نداره آخه منم صبح ها يادم مي رفت ديشب حالم بهتر بود
خانه ما در زمين يك باغ بزرگ تو ولنجكه يادگار آقا بزرگ ! ما به باغ و درخت ها دست نزديم ولي ساختمان ها خراب كرديم و يك ساختمان دو طبقه در آن جا سا ختيم خونمون از هر طرف توسط برج ها محاصره شده بود و به قول نازنين مشرف بود اون روز برام يه روز خاص بود از نازنين خواستم حمامم كنه و لباس خوب تنم كنه
-چقدر امروز جنتلمن شدي كي قرار بياد به سلامتي ؟
-دوست خانوادگيه
-تو كه همه رو رد مي كني برن ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
-اين يكي رو نميشه
وكيل خانوادگيمون بود ازش خواستم در مورد طلاق من و نازنين اقدام كنه
.
.
.كنار پنجره نشسته بودم داشتم چيزي رو مي خوردم كه برام ممنوع بود :قهوه بچه باغبون و خدمتكارمون داشت تو باغ با گربه بازي مي كرد بچه ي قشنگيه براي من كه اي طوره داشتم تو ذهنم مي گفتم كه چي ميشد اون بچه ي ما بود كه صداي به هم كوبيده شدن در اومد نازنين عصباني بود حتي به بچه باغبون هم توجه نكرد آخه اون بچه نور چشمي بود
اومد تو اتاق زد تو گوشم
-اين چيه؟ ها ؟ اين چيه
-تقاضاي طلاق
-كور نيستم
- تو يه آدم سست عنصر بي بنياد منو يه عمر با يه مشت قصه خام كردي بازم موقع عمل كردن كه شد جا زدي
-من من دوستت دارم
-دروغ مي گي داري دروغ مي گي
-من اگه ميگم طلاق به خاطر خودته
-تو بيخود كردي جاي من تصميم گرفتي
-تو كه اينجوري نبودي حالت خوبه
-خيلي معلومه كه خوبم !!!!!!!!!!!
11سال پيشم همين حرفا رو زده بوديم

۳ نظر:

  1. سلام بر امين خان گل دوست عزيز و بسيار گرامي .
    دم خانم دكتر گرم ميدوني بري چي؟
    براي همه چيز
    خوبه كه فهميدم بچه محل بچه سوسول ها هستي
    من بچه ي خيابان مولوي و خيابان تختي و بچه محل غلام رضا تختي بودم
    فكر كنم خانم دكتر كه اين همه با مرامه از بچه محل هاي خودمونه
    كارش درسته خدا وكيل

    پاسخحذف
  2. بچه!!!!!!!!!!!!
    خيلي برام عجيبه كه اينقد تو مطالبتون از بچه دار شدن حرف زديد. خلق يه موجود كه هيچ نقشي توي خوشبختي يا بدبختيش نمي تونين داشته باشين اينقده مهمه؟ خلق يه موجود مثل خودتون كه درد بكشه حالا گيرم درد و رنجي از نوع ديگه.
    حالا برا تنوعم كه شده نيمه پر ليوان رو هم ميشه ديد
    1. عارضه حركتيتون محدوده نه فلج كامل
    2.ثروتمند هستيد
    3. تنهاتون نذاشتن! يعني شما داري به نازنين مي گي برو نه اينكه اون بذاره و بره
    4. اينترنت داريد و با فرهيختگاني مثله ما گپ مي زنيد ((:

    پاسخحذف
  3. بعضی وقتا فکر می کنم کدومتون خوش بخت ترین؟ تو که یه نفر این قدر دوست داره یا اون که این فرصت رو داشته به تو نشون بده که این قدر دوست داره....

    پاسخحذف