۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

تا اطلاع ثانوي......

ساعت 3 و نيم بعد از ظهر بود كه آمدم از بخش بيرون ،پنجره ي اتاق دكتر مروي را باز كردم ،باد گرمي به صورتم مي خورد كه حالم را بدتر از قبل مي كند ،از ديشب هنوز حالم به جا نيامده بود ،حس بدي داشتم از سكوت .......
ديشب اصلا نخوابيم و فقط توي خودم بودم،حدودهاي ساعت 2 هم كه داشت خوابم مي برد تلفن زنگ خورد و ؛يك خانمي بود كه خواهرش بيمار نازنين بود و دو هفته زودتر از موعد دردش گرفته بود
_نازنين اين طوري ميري به سحرم نمي رسي ،يعني بي سحري روزه مي گيري ؟

_چي كار كنم امين جان نمي تونم بنده خدا رو ول كنم سحري بخورم كه
_آره ،اين روزها خيلي ها بي سحر و بي افطار روزه مي گيرن ،خيلي ها هم كه امسال مي خواستن روزه بگيرن ديگه نيستن كه بگيرن
_حالت داغونه ها امين !!!خوب نمي توني تحملشون كني مثل بقيه ي خلق خدا نگاهشون نكن !!!ببين از ديشب چه جوري رفتي تو لك ؟؟؟؟؟
_م م م م م!!!بايد همين كارو بكنم ،برو به سلامت ،ولي افطار بيا خونه ،منم ميام !!
هنوز حالم بهتر نشده كه پيجر بخش صدام مي كنه !!!عجب روز شلوغيه امروز !!پس اين انترن ها اينجا چي كارن ؟؟؟من كه پرستار نيستم هر كي اوخ ميشه منو صدا مي كنه !!!
مي دونستم وظيفه ي خودم بود كه برم ولي دلم مي خواست غرغر كنم ،دوست داشتم يه چيزي رو مي كوبيدم زمين تا بشكنه !!!دلم مي خواست نازنين رو مي ديدم براش گريه مي كردم !!!اين ها همين طوري اند اين چيزا رو نشون ميدن كه آدم مطمئن شه مملكتش همين طوري بي در و بي پيگر باقي مي مونه !!!اوايل كه ازدواج كرده بودم پدر خانمم يه فكاهي از اطلاعات برامون تعريف كرد كه بعد ها تو خونه ي ما شد ضرب المثل
ميگن يه روز بچه هاي اطلاعات دستور مي گيرن برن يه خرس و پيدا كنن ،بعد از يه مدتي يه خرگوش ميارن به رئيسشون نشون ميدن !!!رئيسشون به خرگوشه ميگه تو كه خرگوشي چرا اعتراف كردي خرسي ؟؟؟؟خرگوشه هم ميگه :نه قربان من همون خرسم !!!!!برادرا ديشب توجيهم كردن !!!!!!اون موقع مفهوم حرف پدر خانمم رو نمي فهميدم ولي الان دارم مي بينم كه برادرا چه جوري توجيه مي كنن آدمارو !!!!
خلاصه اينكه امروز زياد حالم به جا نبود !!!كاش مي تونستيم كاري كنيم كه اينقدر در وجودمون حقارت نكشيم !!!!اين قدر برايمان نقشه نكشند !!!اين قدر از ما ......
پي نوشت :تا اطلاع ثانوي يعني تا زماني كه كمي از اين حناقم خوب شود از شما براي گذاشتن چنين پست هايي پوزش مي طلبيم !!!
2-چقدر اذيت مي كنيد آدمو !!يكم كامنت بذاريد دلم وا شه !!!!از صبح كه همش بيمارستان داريم واي و آه مي شنويم !!!تلويزيون داخلي و خارجي هم كه نگاه كردن ندارد !!پاي اين وبلاگ هم كه مي آييم حالمان به كل گرفته مي شود
3-وبلگ روزنه هم براي همسر مصطفي تاج زاده است ؛اگر وبلاك هايي از اين دست مي شناسيد برام كامنت بذاريد

۳۴ نظر:

  1. نكته اينجاست كه يا خرگوشيم يا بازم خرگوشيم ولي فكر مي كنيم خرسيم . در هر صورت در اصل قضيه فرقي نمي كند .

    پاسخحذف
  2. يه جايي خوندم كه مي گفت :
    مي دوني اينا هدفشون از پخش اين دادگاه ها چيه؟؟؟؟؟؟
    اونايي هك با اينا هستند كه بي برو برگرد حرفاشونا قبول مي كنند ؛ ولي اونايي كه با اينا نيستند اعصاب و روانشون به هم ميريزه
    اصلا يكي از راه هاي جنگ رواني اينه ديگه

    پاسخحذف
  3. اين روزا نه مي شه حرف نزد نه مي شه حرف زد !!
    نمي شه حرف نزد چون به قول شما آدم حناق مي گيره !
    نمي شه حرف زد چون هر چي بگيم و از هر جا بگيم مي بينيم كه واااااي چقدر سخت مي شه تو چند كلمه بگيم كه چقدر ناراحتيم و افسرده ...
    فقط مي شه واسه كسايي كه بهشون مديون هستيم دعا كنيم
    ولي الان كه اينارو نوشتم مي بينم اگه فقط دعا كنيم پيش وجدانمون شرمنده ايم . راستي كسي مي دونه بايد چي كار كنيم ؟

    پاسخحذف
  4. تازه با بلاگتون آشنا شدم و کل ارشیو رو خوندم.یه جاهایی افسوس خوردم وگاهی هم حسرت.... امین عزیز اتفاق دردناکی برات افتاده و تا کسی تجربه نکنه نمی تونه رنجتو بفهمه. ولی به خاطرداشتن نازنین برات خوشحالم.می خواستم داستان زندگی خودمو برات بگم....
    21سالم بود که فهمیدم ون ویلبراند دارم دنیا رو سرم خراب شده بود..حالا دلیل اون همه خون دماغ شدن وکبودی های بچگی رو می فهمیدمخوشبختانه تیپ بیماریم شدید نبود و اگه اتفاق خاصی نمی افتاد می تونستم مثل بقیه زندگی کنم. تا اینکه یکسال بعد نامزد کردم(فقط در حد اشنایی بیشتر برای ازدواج) اولش که بیماریمو بهش گفتم خندیدو گفت این چیزا براش مهم نیست 2ماه بعد وسط یه مشاجره بهم گفت این منم که با مشکلاتت کنار میام هر کی دیگه بود یه دختر مریض رو نمی خواست...(هنوز هم یاد حرفش می افتم اشک تو چشام جمع میشه)

    پاسخحذف
  5. دکتر جان والله ما کامنت می گذاریم شما تند تند می نویسید و ما جا می مونیم .... حال این روزهای همه ما همینه .... درد و درد و درد ....

    پاسخحذف
  6. بعد مدتی نامزدی رو رسما به هم زدم با اون گریه های الکی و ابراز علاقش از اون طرف منت گذاشتن و اذیت کردنش اعصابم رو خورد کرده بود. یکسال با خودم کلنجار رفتم تا به حال اولم برگردم بتونم مثل قبل از زندگیم لذت ببرم...کمکم خودم رو برای کنکور ارشد اماده می کردم که..یه روز موقع تمرین اسکیت بد جوری خوردم زمین چند ساعت بعد دیدم دست راستم رو نمی تونم حرکت بدم.خلاصه کلی دکتر رفتم و هیچ کدوم نفهمیدن که خونریزی مفصلی بوده و..وچون یکی دئ هفته همینطوری گذشته بود دیگه فاکتورو فیزیوتراپی هم روم اثر نداشت یکسال و نیم هر روز بیمارستان بودم فقط به خاطر بیسوادی دکتر ها...معجزه وار خونریزی دستم متوقف شدو اروم اروم بهتر شدم{در حد انجام کارهای سبک} یه زمانی فکر می کردم دیگه نمی تونم رانندگی کنم یا نقاشی یا کار های دیگه ولی الان میتونم و قدر لحظه لحظه هامو می دونم از خیلی چیزها که دیگران نمی بینند لذت میبرم دوباره تصمیم گرفتم درس بخونم با اینکه از همه دوستام 3سال عقب افتادم. وقتی خاطراتتو خوندم خوشحال شدم که تو سختی ها نازنین کنارت بوده وارزوی سلامتی برای هر دوتون دارم........لیلا

    پاسخحذف
  7. ghose nakhor agha amin.in rooza hame haleshoon hamine.sakhte ama ta boode hamin boode .agaram kasi nazar nemizare bezar paye tanbalishoon vagarna webloget kheyli por tarafdare.man midoonam

    پاسخحذف
  8. سلام
    به وبلاگ همایون خیری سر بزن.شاید لابلای نوشته های اون دلایلی پیدا کنی برای اینکه این روزها باید از همیشه سرحالتر باشی.آدرس:
    freelanceronline.blogspot.com
    به فیل ترشکن نیاز هست.
    نیما

    پاسخحذف
  9. سلام . امین جان ما هم حناق گرفتیم ، با دیدن عکس حجاریان و جای دندون هاش روی لبش ، با دیدن چهره ی پریشون و بهم ریخته ی زیدآبادی ، با دیدن سر همیشه پایین صفایی فراهانی ، ما هم حناق گرفتیم ، ما هم سکوت کردیم و فقط وقتی حرف می زنیم که می خوایم همدردی کنیم و بگیم که همه ی اون هایی که داغدار هستن ، تنها نیستن ، ما هم هستیم . این آدرسی که می ذارم لینک وبلاگ مادران عزادار هست ( مامان ندا و سهراب و ... ) http://www.mournfulmothers.blogfa.com/ شاید با خوندن و لینک دادن به این وبلاگ و کامنت گذاشتن ، یه خورده ، فقط یه خورده آروم تر بشن .

    پاسخحذف
  10. واقعا حق دارین وقتی اینارو میبینیم و میشنویم اعصابت خورد میشه:( هممون ناراحتیم

    پاسخحذف
  11. این هم یه وبلاگ هست که برای آزاد کردن آقای زید آبادی راه اندازی شده. http://porsam.wordpress.com/

    پاسخحذف
  12. ای بابا! این همه کامنت. شما هم توقعتون بالاست ها!

    پاسخحذف
  13. دنبال کامنتی هستی که کمی دلتو باز کنه .فکر نمی‌کنم گیر بیاری . این روزها دل و دماغی برای کسی باقی نمونده . روزهای تلخیه . خدا آخر و عاقبت هممون‌رو به خیر کنه .

    پاسخحذف
  14. سلاااااااااااام!


    ديشب داشتم وبلاگ وفادار دلشكسته رو ميخوندم تو قسمت لينك روز به شما لينك داده بود


    ^^^^^^روزگار بازی های عجیبی داره، فکر میکنی یه جونی که رتبه‌ی 24 کنکور
    را داشته چه کاره شده؟ من بهت میگم چاقو کش!! کلا خیلی از
    رتبه های دو رقمی چاقو کش میشن!!
    بیا برو اینجا سرگذشت یکیشون را بخون و از قلم زیباش لذت ببر^^^^^^^^^^^

    من نفهميدم آخرش اين صفت چاقو كش چي بود آخه !



    ديشب كل آرشيوتونو خوندم

    يه بار از آخر به اول

    يه بارم از اول به آخر

    :D

    واقعا قلم محشري دارين!



    .




    تبريك ميگم بهتون

    به خاطر داشتن نازنين !

    پاسخحذف
  15. سلام. مثکه امروز بساط کامنت به پا بوده ها!
    اگه نخوندین پیشنهاد می کنم پستهای اخیر شبگیر و موسیو گلابی رو بخونین. طنزش کمی از حس بد آدم کم می کنه.,و مسعود بهنود هم قلمش یه طوریه که به آدم امید می ده و آرامش.
    http://golabi-life.blogfa.com/
    http://www.shabgeer.com/

    پاسخحذف
  16. یه روز غضنٿر میره آزمایشگاه با پرستاره دعواش می شه میگه ان منو بدین می خوام برم

    پاسخحذف
  17. يه نفر ميره آمپول بزنه , آمپول زن ميپرسه چپ يا راست ؟ طرف ميگه آقا تو رو خدا سياسي اش نكن ,وسط بزن

    پاسخحذف
  18. غضنفر سر نماز موقع قنوت دستاشو برعکس ميگيره ، بهش ميگن آخه اين چه طرزشه ؟ ميگه : ميخوام ايندفعه از حفظ بخونم

    پاسخحذف
  19. به یکی میگن: چرا همش داری دور میدوون با ماشینت میچرخی؟
    می گه: راهنمام گیر کرده!!

    پاسخحذف
  20. Omidvaram ye khorde halo havaton avaz shode bashe ba khondan in latifeha:-p

    پاسخحذف
  21. شک دارم به ترانه ای که زندانی و زندان بان همزمان می سرایند.

    پاسخحذف
  22. سلام شما مگه بعد از اون تصادف بازم سر کار می رین؟
    انگار گفته بودین درستون هنوز تموم نشده بود

    پاسخحذف
  23. این روزا بیشتر از همیشه به خدا نیاز داریم. آدم واقعاً وقتی روحیه‌ی بععضی از این زندانیا و خانواده‌هاشونو میبینه از خودش خجالت میکشه! شنیدم محمدرضا جلایی‌پور گفته برای یک سال انفرادی برنامه داره که حتی اگرم بیشتر شه میتونه تعمیمش بده!! فک کن!!!! آدم چقدر باید ایمانش قوی باشه که بعد حدود 70 روز انفرادی اینطوری بگه!!
    به خدا توکل کن امین خان. اینا هر روز دارن بیشتر گور خودشونو میکنن. دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره. مگه میشه خدا صدای این همه آدم مظلومو تازه اونم تو ماه رمضون نشنوه؟! مهم اینه که ما تو این مدت روحیمونو حفظ کنیم و خسته و دلسرد نشیم... 

    پاسخحذف
  24. سلام خوبین؟
    این پست رو که خوندم یاد یه چیزی افتادم: به یه درویشی می گن یه جمله بگو که وقتی در اوج ناراحتی هستیم خوشحالمون کنه! و وقتی در اوج خوشحالی هستیم ناراحت! میگه : این نیز بگذرد!!!

    پاسخحذف
  25. کامنت میخواید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    از تو به یک اشاره
    از ما به سر دویدن
    ....

    پاسخحذف
  26. سلام بر امين خان گل دوست عزيز و بسيار گرامي .
    ديشب ساعت 3 سير كردم وبلاگت را و كلي خنديدم به جوك آزمايشگاهي
    اون موقع حس كامنت دادن نبود
    شاد باش و بخند
    و اميدوار باش به اينكه هر عملي حتما بازتابي نيكو خواهد داشت
    لذت بردن از اونچه كه داري را فراموش نكن بخصوص نفس كشيدن
    به همه با صداي بلند سلام كنيد

    پاسخحذف
  27. دکتر جان ازین وبلاگ ها میخواهید که باز دلتون میگیره!!ضمنا سلام من اولین باره نظر میدم .در اینکه این مملکت در و پیکر نداره که شکی نیست اما این روزا که همش زندگی نامه مارتین لوترکینگ رو میذاره و جنبش سیاه پوستا و صد سال مبارزه موفقشون، با خودم میگم یعنی میشه ما هم صد ساله دیگه به اندازه اونا به ازادی دست پیدا کرده باشیم؟؟یعنی میشه؟؟؟؟

    پاسخحذف
  28. ااااااااااااااوووووووه این همه دوست دارین و این همه نظر باز می گید نظر می خوایید؟
    اگه جای من بودین و یه زمانی یه وبلاگ داشتین با کلی طرفدار و حالا تو وبلاگ جدید و با هویت مجازی جدیدتون کسی یه نظرم واستون نمی ذاشت که واسه نوشتن پست بعدی امیدوارتون کنه چی کار می کردید؟؟؟

    پاسخحذف
  29. doctor joon. ma ke har rooz dareem comment meezareem. hala shoma ham yek khat dar miun in soalhaye maro javaab bede : ( bashe?

    پاسخحذف
  30. شادی راست میگه‌ها! شما هم اگه یه وقتایی جواب سوالا رو بدید بد نیست!!

    پاسخحذف
  31. سلام امین اقا. بهتون حق میدم که اینقدر حالتون بد باشه . فکر کنم تو این چند ماه همه ما همین حال رو داریم حالا یکی کمتر یکی بیشتر .کار خاصی هم جز اینکه دعا کنیم خدا خودش به ما و این مملکت و مردم رحم کنه بر نمیاد . از ویلاگتون هم بسیار خوشم اومدو از قلمتون بیشتر . امید وارم نازنینتان همیشه سالم و سر حال در کنارتون باشه . به امید روزهای خوب اینده.

    پاسخحذف
  32. سلام امين آقا خوب هستيد ؟نازنينتون خوبن ؟امروز هر چي اومدم وبلاگتون چيز جديدي نبود چرا برمون نمي نويسيد تو اين چند هفته ايكه اومدم خيلي به نوشته هاتون عادت كردم قلم خوبي داريد امين آقا. اميدوارم حالتون خيلي خيلي خيلي خوب باشه

    پاسخحذف
  33. pas ageh ein model neveshteha ro doost dary be ein weblog boro:
    www.babakoohi.blogspot.com

    پاسخحذف
  34. سلام آقاي دكتر كجائيد ؟حالتون خوبه ؟خوب شما نميگيد ما دلواپس مي شيم !!

    پاسخحذف